(نماد فروهر)
نیاکان ما از چند هزار سال پیش دریافته بودند که هر انسان زنده از تن، جان، روان، وجدان و فروهر (Fravahr) سرشته شده که پویندگی و بالندگی انسان از کوشش و جوشش آنهاست.
فروهر از دو واژهی “فره” به معنی جلو، پیش و “وهر” یا ورتی به معنی برنده و کشنده درست شده است و شاید بتوان گفت از نظر زندگی، فروهر بزرگترین و باارزشترین جزء وجود انسان است ، چون پرتوی از هستی بیپایان اهورامزداست که انسان را بهسوی رسایی رهنما میشود و وظیفهی پیشبری و فرابری، برای انسان به برترین پایهی هستی را داراست. و پس از مرگ با همان پاکی و درستی به اصل خود (اهورامزدا) میپیوندد.
امروزه نگارهی زیر بین زرتشتیان نمایانگر شکل فروهر است و بهعنوان نشانوارهی دین زرتشتی بهکار میرود. این نگاره، گذشتهی چندین هزارساله داشته و شبیه آن در جاهای دیگر و نزد قومهای دیگری دیده شده است ولی شکل کنونی آن در کتیبههای هخامنشی بالای سر پادشاهان دیده میشود.
تصویر فروهر
هر پارهای از نگارهی فروهر یادآور اهمیت و مسولیت فروهر در زندگی است:
1- سر: سر فروهر بهصورت مردی سالخورده است تا با دیدن آن بهیاد آوریم که فروهر مانند بزرگان و افراد مسن ما را راهنمایی میکند.
2- دستها: دستهای فروهر بهطرف بالاست بهخاطر آنکه همیشه به اهورامزدا توجه داشته باشیم.
در دست فروهر حلقهای وجود دارد که آنرا نشانهی احترام به عهد و پیمان میدانند.
3- بالها: بالهای فروهر باز است. چون با دیدن بالهای باز، ذهن انسان متوجه پرواز و پیشرفت شده و از دیدن این دو بال باز فورا به یاد میآورد که فروهر او را بهسوی پیشرفت و سربلندی راهنمایی میکند.
همچنین هر بال خود دارای سه بخش است که نشانهی اندیشهنیک، گفتار نیک و کردار نیک بوده و با دیدن این سه بخش آگاه میشویم که هرگونه پیشرفتی باید از راه درست یعنی بهوسیلهی اندیشه و گفتار و کردار نیک انجام شود.
4- دایره میان شکل: دایره خطی است منحنی که از هر نقطهی آن شروع کنیم باز به همان نقطه خواهیم رسید. منظور از این دایره در میان فروهر، نشاندادن روزگار بیپایان است. به این معنی که هر عمل و کرداری که در این زندگی (روی دایره) صورت گیرد نتیجهی آن در همین دنیا متوجه انسان است و اثر آن باقی خواهد ماند. (باز به همان نقطه از دایره خواهد رسید). و در جهان دیگر روان از پاداش یا جزای آن برخوردار خواهد شد.
5- دامن: دامن فروهر از سه قسمت بهوجود آمده که نشانهی اندیشه و گفتار و کردار بد است . از مشاهدهی این سه بخش درمییابیم که همواره باید اندیشه و گفتار و کردار بد را به زیر افکنده، پست و زبون سازیم. (همانطور که دامن در زیر قرار دارد)
6- دو رشتهی آویخته: این دو رشته نشانهی سپنتامینو (مینوی خوب) و انگرهمینو (مینوی بد) است که همیشه ممکن است در اندیشهی انسان ظاهر شوند . وظیفهی هر زرتشتی این است که خوبی را در اندیشهی خود قرار داده و بدی را از آن دور کند (نیک بیندیشد).
گفتاری در باره اشو زرتشت پیامبر دانشمند ایرانیان
اموزشها وفلسفه وجهان بینی زرتشت از همان دورههای کهن مورد توجه حکما و فلاسفه بزرگ جهان بوده است .اندیشمندان جهان باستان چون فیثاغورس,ارسطو,افلاطون و... با افتخار وغرور از زرتشت و فلسفه وی یاد کرده اند .در حکمت اشراق اهمیت و اعتبار و دیدگاههای وی زمینه ساز بسیاری از تحولات در فلسفه و حکمت شد .فلسفه عمیق زرتشت , از افلاطون تا هگل را از جنبه های متفاوت و سرشار خود برخوردار کرده است و نیچه مرد برتر را در وجود این بزرگ مرد تاریخ یافته و معرفی نموده است .
زرتشت نخستین پیغمبری بود که در ان دوران کهن خدای واقعی را شناخت و یکتاپرستی را مطرح کرد .در فلسفه بران بود که دو گوهر همزاد در اغاز , در عالم تصور پیدایی یافتند که بکی نیکی و ان دیگری بدیست . اساس حرکت و جنبش و زندگی از برخورد این دو می باشد و این هدف هیچ ارتباطی با ذات خداوند ندارد , در نهاد ادمی هم خیر هست و هم شر .
پروردگار ادمی را ازاد و با اختیار و اراده کامل افریده , فرد خرد مند باید از میان نیک و بد , نیک را بر گزیند نه بد را و پیرو راه سپنتا مینو باشد نه انگر مینو .
زرتشت بر علیه خرافات و موهومات دوره خود قیام کرد . قربانی پیشکش ندر ها و پرداخت باج و خراج به کاهنان و قبول زور و بیداد از سوی فرمانروایان خودکامه و زهد و ریاضت را مردود شمرده و از کردار اهریمنی معرفی نموده . کار وکوشش و زندگی خوب وسالم و خوش ونعمت از راه درست به دست امده را ستود . عبادت را فقط خدمت به مردم و پیروی از سه اصل : اندیشه و گفثار و کردار نیک معرفی کرد . بسیاری از طبقات و گروههای اجتماعی ان روز که سود خود را در خطر دیدند بر علیه وی قیام کردند اما زرتشت با مقاومتی صبورانه ایستادگی کرد و در انجام رسالت خویش کامیاب گشت
سروده های زرتشت که در میان تمام اثار دینی جهان مشخص و متمایز میباشد , موسوم است به گاثه ها .گاث سرودی است که با سدای خوش و اهنگین خوانده می شود و17 قطعه می باشد . سایر بخشهای اوستا به زرتشت ارتباطی نداشته و بعدها به این اندیشمند بزرگ و پیامبر کهن نسبت داده شده و تفاوت در سبک و معنی و مفاهیم , این مورد را کاملا" روشن می کند
یزدان پاک نگهبان ایران باد